عقابها
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
يا مَعْشَر الشِّيعَةِ إنَّکمْ قَدْ نُسِبْتُمْ إلَينا کونُوا لَنا زَيْناً وَ لا تَکونُوا عَلَيْنا شَيْناً.
ترجمه:
اي شيعيان، شما به ما منسوب هستيد، پس مايه زينت ما باشيد نه مايه ننگ ما.
حالا عقاب چه معنی داره؟
«عقاب» به یک هویت زیرمجموعه از شیعیان اشاره دارد که دارای صفات برجسته و متعالی زیر باشند:
- مسلط بر خود: توانایی کنترل احساسات و رفتارها.
- آگاه به شرایط: درک دقیق از موقعیتها و زمانه.
- شجاع، مصمم و عملگرا: نترسیدن از چالشها و اقدام قاطع.
- عزم و ارادهی بلند: پایداری در اهداف بزرگ.
- زیبا و باشکوه: جلوهای متعالی در شخصیت و عمل.
- قدرتمند: توان ایستادگی و تأثیرگذاری.
ما معتقدیم چنین شیعهای برای آخرالزمان مناسب است و زینت اهل بیت محسوب میشود. در مقابل، صفات زیر مانع زینت بودن هستند:
- ترسو: ناتوانی در مواجهه با مشکلات.
- ضعیف: کمبود قدرت درونی و جسمی.
- وابسته: عدم استقلال در تصمیمگیری.
- تنبل: سستی در عمل و تلاش.
- بینظم: آشفتگی در زندگی و کارها.
هدف ما: ارائه محتوا و محیطی مناسب برای پرورش صفات مثبت و حذف صفات منفی در افرادی که پتانسیل تبدیل شدن به «عقاب» را دارند.
لیست مقالات آینده به همراه خلاصه
در ادامه، فهرستی از مقالات آینده به همراه خلاصههایشان (در صورت وجود) ارائه شده است:
-
عقل
- همانند ترمز در ماشین: عقل به ما کمک میکند تا در زندگی سرعت خود را کنترل کنیم و از انحراف جلوگیری کنیم.
-
نگرانی و زدن بهترین شات
- نگرانیها مثل خوره درون ذهن ما انرژی را میمکند.
- با نوشتن آنها روی کاغذ، آنها را به بند بکشید و ذهن خود را آزاد کنید.
-
میز و هدفگذاری
- اگر بگویم «برو یک میز بساز»، احتمال انجامش کمتر است یا اگر بگویم «برو یک میز ۴ نفره با این ابعاد و این جنس بساز»؟
- هدفگذاری دقیق، احتمال موفقیت را افزایش میدهد.
-
ولایت
- چالش ما با جایگاه ولایت است، نه شخص.
- پذیرفتن این که جایگاهی وجود دارد که فردی در آن هر چه بگوید، باید اطاعت کنیم.
-
مسیر ارزش یا مسیر راحت
- همیشه گزینههایی برای انتخاب و خرج کردن انرژی پیش روی ماست.
- اگر ۱۰ مسیر وجود داشته باشد، معمولاً راحتترین را انتخاب میکنیم.
- اما به ندرت مسیر راحت، حس ارزشمندی به ما میدهد.
- افراد متعالی همواره مسیر باارزشتر را انتخاب میکنند.
-
گرگسالاری
- جامعه خیلی گرگ شده است.
- اگر از گرگها انتظار ترحم داشته باشیم، هلاک میشویم.
- زبان گرگجماعت، زبان خوف و رجاست.
- اگر برای گرگها خطری نداشته باشیم، حمله قطعی است.
-
کثرت »« تمرکز
- کثرت مثل سراب در بیابان است؛ هرچه به دنبالش بدوید، دورتر میشود.
- در آخر، جز عمر تلفشده و حسرت چیزی نصیب کسی که دنبال سراب دویده، نمیماند.
-
درخت رشد و شاخه
- برای تقویت درخت و حفظ بقا، گاهی لازم است شاخههای اضافی هرس شوند.
- این کار باعث میشود شاخه اصلی جان بگیرد و حیات درخت ادامه یابد.
-
برائت
- برائت یعنی رساندن انرژی به جای درست، مثل هرس کردن شاخههای ناسالم.
-
توکل یا توهم؟
- یکی میگوید همهچیز من، من، من؛ دیگری میگوید همهچیز خدا، خدا، خدا.
- حقیقت در وسط است: هم خودت را مسئول بدان، هم به خدا امیدوار باش که راه را باز کند.
-
حب و بغض
- انسان از روزی که حب و بغض را میفهمد و شروع به تنظیم آنها میکند، آن روز واقعاً متولد میشود.
-
سایلنت!
- شاید در شرایطی نامساعد گیر کرده باشی؛ نه آنقدر بد که بیرون بیایی، نه آنقدر خوب که راضی باشی.
- در این حالت ممکن است سکوت کنی، بیخیال شوی و در رودخانه زندگی به این طرف و آن طرف بخوری.
-
باغچه و فنسکشی
- فرض کن باغچهای زیبا داری که خیلی به آن رسیدگی کردهای و هرکسی میتواند از آن لذت ببرد.
- اگر فرد خبیثی بیاید و همهچیز را با لگد نابود کند، باید ناراحت شوی؟
- او طبق ذاتش عمل میکند؛ تو باغبان باید تدبیر میکردی.
- کسی که بخواهد از باغچهات لذت ببرد، با فنس مشکلی ندارد چون درک میکند.
- شخصیت یک شیعه هم مثل باغچه است؛ باید مرزش را مشخص کنی و اگر کسی پا را فراتر گذاشت، پاسخ مناسب بدهی.
-
تجارت و روزی از خدا
- با دو دوتا چهارتای خودت، روزیات را محدود نکن.
- در تجارت هیچچیز معلوم نیست؛ هیچ قاعدهای تضمین نمیدهد.
- انسان در تجارت معنی توکل را میفهمد.
-
انفاق و توجه
- انفاق یعنی پر کردن چاله!
- مثلاً با پولت میتوانی برای بچه یک زوج مذهبی آیفون بخری یا برای یک زوج دم بخت جهیزیه تهیه کنی.
- هر دو خیرات است و ثواب دارد، اما کدام چاله بزرگتری را پر میکند؟
-
مسارعت
- کاری میخواهی انجام دهی و برنامهریزی میکنی؛ بهترین فرصت کی است؟
- همین الان! الان نمیشود؟ سریعترین زمان ممکن.
- این مفهوم مسارعت است: همیشه در حال بلعیدن کارها بودن.
-
نظم
- اوصیکم بتقوى الله و نظم امرکم: شما را به تقوا و نظم در امور توصیه میکنم.
-
ابراز ناراحتی
- نمیدانم چرا به ندرت آموزش ابراز ناراحتی به ما داده شده است:
- سطح ۱: ناراحتی را در خودت میریزی و خودت حلش میکنی.
- سطح ۲: با ضمیر «من» میگویی آن کار یا رفتار چه تأثیری روی تو گذاشته.
- سطح ۳: کاری که طرف انجام داده و ناراحتت کرده را میگویی، با این دید که آن کار اشتباه بوده.
- نمیدانم چرا به ندرت آموزش ابراز ناراحتی به ما داده شده است:
-
رسانه و ادراک
- شما اگر بهترین فرد روزگار هم باشید، اگر زبان نادرستی شما رو روایت کند میتواند چهره ی زشت و پلیدی از شما نشان بدهد
- ملموس ترین مثالش حضرت علی علیه اسلام که زمان معاویه بر هفتاد هزار منبر لعن شون میکردند
- یعنی شما اگر حضرت علی رو ندیده بودی و به منبر مسحدتون اتکا میردی، چه تصویری از حضرت خواهید داشت؟
- میفرماید خدا لعن کسانی که رو اهل بیت رو به شمشیر و زبان کشتند
- رسانه میتواند فردی را بکشد، با حق و نا حق کردن در استفاده از کلمات
-
هویت و رفتار
- (خلاصه در دسترس نیست)
-
اذکار
- (خلاصه در دسترس نیست)
-
قطبنما شخصیت
- (خلاصه در دسترس نیست)
-
دوپامین و افسردگی
- (خلاصه در دسترس نیست)
-
تأییدطلبی، دوست داشته شدن
- (خلاصه در دسترس نیست)
-
I vs Me
- (خلاصه در دسترس نیست)
-
energy flow & blockers
- (خلاصه در دسترس نیست)
-
نبودن قوای اصلی
- عدم تعادل در خشم، افراط یا تفریط